قصه بلاگ

در تنهایی یا قصه میخوانم, یا قصه میگویم, گفته هایم را بخوان

قصه بلاگ

در تنهایی یا قصه میخوانم, یا قصه میگویم, گفته هایم را بخوان

مهتابی قسمت دهم

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۰۷ ب.ظ

#مهتابی

قسمت 

دهم

@qessegram

- آره لبخند خوبه، ملیح… آفرین… ملیح تر…

سلام خانم سلیمی!

روبروی میز کتابدار بودم. با یک لبخند به قول "من" و "خودم" ملیح به آقای کتابداری که اسمش را هم نمیدانستم ولی آن دو مزاحم همیشه در سرم فکر میکردند خوش رفتاری شغلی اش نوعی ابزار علاقه است.

- سلام. برای تمدید اومدم.

کارتم را روی میز گذاشتم.

-خیلی خوش اومدین… 

بارکدخوان را روی کارت میگیرد.

- کاش بقیه اعضامون هم مثل شما منظم بودن، یک روز جا داره ها… تمدید کنم؟!

-بله ممکنه فردا نتونم بیام

- هر چار تا رو؟

- بله هر چارتا

-شما که عضو ویژه هستین… عضو نمونه هم هستین البته… تماس میگرفتین هم براتون تمدید میکردم… حالا یه روز دیرتر هم اشکال نداره… خدمت شما…

کارتم را با انگشتش روی میز سر میدهد اما هنوز انگشتش را برنداشته است. دستم را جلو میبرم تا کارتم را بردارم…

- خیلی ممنون 

تا دستم به کارت میرسد با یک حرکت برش میدارد. یک نگاه به دست خالی خشک شده ام روی میز می اندازم و مسیر حرکت کارت عضویتم را تا جلوی صورتش دنبال میکنم…

- شیرینی ما رو کی میدی خانوم سلیمی؟

- دفاع نکردم هنوز…

از روی صندلی اش بلند میشود. کارت عضویتم را دو دستی جلو می آورد.

- ایشالله به زودی… با عالیترین نتیجه… 

صدای اذان بلند میشود. کارتم را میقاپم.

- ممنونم… خدانگهدار

با عجله از پله ها پایین میروم. 


* ادامه دارد…


در قصه گرام دنبال کنید👇

https://telegram.me/joinchat/A-nTwT2JDS4Roo30LszFQQ

نظرات  (۲)

۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۱۵ سیّد محمّد جعاوله
20

+++++=
پاسخ:
:-)

۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۴۶ ماهی سیاه کوچولو
دقیقا همین الان از دانشگاه اومدم، سر کلاس طراحی شروع کردم باز از اول قصه تونو خوندم. بیشتر خوشم اومد. کلا نوشته های ایرانیها نمیدونم یه جوریه روح نداره. کمتر نویسنده داخلی هست که واقعا منو تحت تاثیر قرار بده...
حالا این به کنار، اما در مورد قصه های شما احتمالا رضا قاسمی و اون رمان قشنگش همنوایی شبانه ارکستر چوبی رو میشناسین. یادمه یه مصاحبه ازش میدیدم میگفت که یکی از رمانهاش (یادم نیست کدومو) توی وبلاگش هر شب بخشیشو مینوشته...این خیلی خوبه خیلی...
البته خب شاید هم صرفا واسه خودتون مینویسین که خب من خوشحالم که میخونمش :)
موفق باشین و قلمتون سبز 
پاسخ:
سر کلاس درس میخونن یا قصه؟!
رضا قاسمی یه شخصیت دو گانه داره برام
نویسنده های ایرانی هم خوبن ولی خب توی ادبیات به نظر من شعرمون بالغ شده، داستانمون نه
من دلی مینویسم. یه زمانی خیلی مینوشتم. یعنی زیادی مینوشتم. تو مسابقه ها شرکت میکردم. جایزه هم ای… میبردم. ولی از یه جایی به بعد گذاشتم کنار. گذاشتم کنار ولی یه روز دیدم دیگه نمیتونم. پس دوباره شروع کردم. الانم خوشحالتر هستم.
ممنونو از حضورتون که مایه دلگرمیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی