مهتابی قسمت نهم
شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۵۱ ب.ظ
#مهتابی
قسمت نهم
@qessegram
کشان کشان بچه را که بلند بلند از آرزوهای خونینش تعریف میکند به داخل ساختمان میبرد.
- این غول بچه از تاریکی میترسه؟!
- نه والا ! تاریکی شاید از این بترسه. شاااااهان… هووووووف… زامبی هم نیست، شاهان… آخه شاهانم اسمه؟!
- به ما چه اسمه دیگه، ولی مطمئنم این شبا تمام چراغای خونه رو خاموش میکنه، می افته دنبال مامان باباش…
- ههه… آره! فک کن… مااااماااان… باااابااااا… اگه برام قصه نگی سرتو میبرم… خونتو میمکم… یوهاهاها…
- اییییی… دلم ریش شد تو هم با این افکار پلیدت… این فکرا رو بذار کنار… لبخند بزن
- آره لبخند خوبه، ملیح… آفرین… ملیح تر…
* ادامه دارد…
در قصه گرام دنبال کنید👇
https://telegram.me/joinchat/A-nTwT2JDS4Roo30LszFQQ
سیّد محمد جعاوله